Vladuxa itibaren Bellewood, KY 40207, Birleşik Devletler
This is a chilling story about a dentist who brutally killed his wife. This fellow had a few wives and was unpleasant to some extent to each of them. This story takes you through his marriages, the children he helped produce, the murder of his last wife and a double court battle. One for the murder and another for the custody battle of his son. Unbelievable story, but not written in gory detail. From the back cover: "In 1984, the hideously beaten body of Teresa Benigno Taylor, a young wife and mother, was found in a remote ditch in eastern Pennsylvania. Almost immediately suspicion focused on her husband, Dr. Kenneth Taylor, an engaging, successful dentist. Slowly, local investigators uncovered the dark truth of Taylor's past - a secret history of deception and violence. Taylor abandoned his first wife in her ninth month of pregnancy and tried to chloroform to death his second wife, and was suspected of savagely beating his third wife, Teresa, on their Mexican honeymoon - foreshadowing his terrible crime against her. At his headline-making trial Taylor was convicted, but for Teresa's family the anguish had just begun. Pitting Taylor's Midwestern parents against Teresa's Italian-American family in New York City, a bitter custody battle over the couple's infant son ensued, a struggle as spellbinding as the murder and trial."
A good ending to this trilogy.
For me, reading a play is kind of ”one man performance”, and totally different experience comparing to the very same play’s performance at theatre or in film form. I consider them as three different versions of one story. گفتن از شکسپیر و آثارش به تابو می ماند. کمتر کسی شهامت دارد بگوید از این یا آن اثر شکسپیر، خوشش نمی آید. یا عیب و ایرادی بر یکی از آثار او بگیرد. این واویلا بیشتر می شود وقتی انگلیسی، زبان دوم یا سومت باشد، و با ادبیات و زبان کهنه ی انگلیسی قرن شانزدهم بکلی بیگانه باشی! بهررو، منی که شکسپیر را اکثرن به زبان فارسی خوانده ام، و برخی از آثارش را در تیاتر و سینما به زبان های دیگر دیده ام، شهامت ابراز نظر ندارم. این که آثاری نظیر مکبث، تاجر ونیزی، شاه لیر، طوفان و... را بیشتر دوست داشته ام تا مثلن رومئو و ژولیت، یا رام کردن زن سرکش را، صرفن یک سلیقه ی شخصی ست. گرفتاری دیگرم آن است که هر بار اجرایی از یکی از آثار شکسپیر را دیده ام، هرچه در ذهن داشته ام، فروریخته، چرا که هر کارگردان تیاتر یا سینما، یا هر بازیگری آن را به شکلی نشان داده یا بازی کرده است، گاه بکلی متفاوت با اجرای قبلی یا بعدی. مثلن تمامی اجراهای "لارنس اولیویه" از شکسپیر، یا مجموعه ی تله ویزیونی بی بی سی و کمپانی شکسپیر، که روی دی وی دی هم موجود است، کارهایی ست درخشان با بازیگران و کارگردانانی همه شکسپیر شناس. به عنوان مثال "ریچارد سوم" با اجرای "لارنس اولیویه" بکلی قضاوتم را در مورد این نمایش نامه، در هم ریخت. با این همه دیدن هملت در چهار اجرای متفاوت، "لارنس اولیویه"، "کوزنتسف" (کارگردان و شکسپیرشناس روسی)، یا اجرای شگفت "درک جاکوبی"، و بالاخره هملت "کنت برانا"، آدم را در انتخاب، سر درگم می کند! غیر از اینها، آنچه در طول سال ها در ذهنم باقی مانده، دو اجرای شگفت "فرانکو زفیرلی" از "رام کردن زن سرکش" (با بازی "ریچارد برتون" و "الیزابت تیلور") و زیباترین "رومئو و ژولیت"ی که در عمرم دیده ام از "فرانکو زفیرلی"، یا اتللوی "اورسون ولز"، اتللوی "سر گئی باندارچوک"، و البته اتللوی "لارنس اولیویه"، یا هملت با بازی "ریچارد برتون"، هملت با بازی "کریستوفر پلامر"، هملت با بازی "درک جاکوبی"، و هملت با بازی "لارنس اولیویه" با همه ی کهنگی هم چنان درخشان اند. و فراموش نکنم عظیم ترین اجرای "شاه لیر" با بازی لارنس اولیویه را و ... اگر بهر کدام آثار شکسپیر فکر کنم، و اجراهای شگفتی که از آنها دیده ام... The Merry Wives of Windsor (UK, 1982) directed by Christian Ebil with Richard Griffiths as Falstaff and Judy Davis as Mistress Ford
I love this book. It bothers me that so many people hate it because they were forced to read it in high school. Its such an amazing story, loss, love, betrayal. With this book Fitzgerald truly earned his spot among the greatest authors in American history.